شهید چیه؟کیه؟کجایه؟شهید را شاهد و گواه نامیده اند کسی که بر بیگناهی خود شاهد است و در محکمه بیگناه بودن خود را در برابر قاضی اظهار بیان می کند تا اعاده حق نماید و دلیل قطع حیات خود را از آنان که حقوقش را ضایع کردند بخواهد وبداند به چه دلیلی حق زندگی را از او گرفته اند وچه چیزی در مقابل به دست آورده اند به چه بهایی حیاتش را قطع کردند گواه بر خود می دهد و گواهی بر حقیقت وجودی خود .زندگی کردن حق طبیعی هر کسی است که خداوند عالم به او ودیعه داده است و هرکسی موظف به نگهداری آن می باشد امانتی ارزشمند که یک بار بدست می آید ویک آن از دست می رود ارزش والایی دارد که با جواهرات دنیا نمی توان آن را قیاس کرد مبنای وجودی هرکس است وهیچ کس پیدا نمی شود که ارزش آن را نداند یا آن را ارزان بفروشد ویا در نگهداری وصیانت از آن کوتاهی کند با هیچ گناهی نمی توان آن را قطع کرد و هیچ قاضی نمی تواند حکم بر قطع آن دهد اگر حتی دست و پای انسان بجنبد ارزش و گوهری است منحصربه فرد .لذا به خاطر همین ارزشهااستکه وقتی بیگناهی کشته شود می گویند شهید شده وارزش شهید را پیدا نموده است حتی اگر فرد برای امورات روزمره خود ومخارج خانواده در حین کار کشته شود ارزش شهید را پیدا می کند و این زمانی جامع تر وکاملتر می شود که فرد در مقابل ستم ستمگری ایستاده باشد یا از حق مظلومی دفاع کرده ویا کلمه ی حقی گفته باشد.فراتر از همه اگر فرد در مقابل تعرض به ارزش ها وعقاید خود ایستادگی کند و از آن دفاع نماید و کشته شود شهید محسوب می گردد.انسان دارای روح و جسم است برای پرورش هر دو تلاش می کند جسم خود را از بیماری ها وآفات حفظ می کند وآنچه خوردنی ونوشیدنی است مصرف می کند تا آسیبی به جسم او وارد نشود همین طور انسان دارای روح است که بسیار لطیف تر و حساس تر است وباید رشد وشکوفا شود .در مکتب اسلام روح رابا لطافت خاص پرورش می دهند تا از گزند آفات در امان بماند و رشد کند و از عالم خاکی با خیال آسوده به حیات جاودانگی وارد گردد.در مکتب ها باید ها ونباید هایی است که فرد برای آن حاضر است جان خود را بی مزد و پاداش بدهد از مرگ نهراسد و برای عقاید ونظرات خود فداکاری نماید این جا است که جان ارزش و مقام خود را از دست می دهد فدا شدن و کشته شدن ارزش می شود فرد آن را در طبق اخلاص قرار می دهد و آن را فدا می کند .شهادت مردن آگاهانه است که فرد انتخاب می کند رویش دیگر وتبدیل شدن از وجودی به وجود دیگر و رها شدن از قفس جسم به عالم ملکوت است آسمانی شدن است روح شدن است فارغ شدن از مادیات است و پیوستن به معنویات است عبور از تاریکی و جهالت وپیوستن به خورشید است گذشتن از خود است و پیوستن به خدا است .شهادت معنای دیگر است از فلسفه آفرینش انسان از کرامت وجودی او از عقاید وایده اولوژی او است .شهید را با زبان نمی توان توصیف کرد در نوشته و مفاهیم نمی گنجد با آب کوثر بر روی برگ گل نمی توان نوشت چون همه چیز در او است او همه چیز است اما همه چیز او نیست شهید و شهادت فرد نیست گروه و سلیقه و زمان و مکان نیست چون او وابسته به اینها نمی باشد دلبسته به این ها نیست بلکه آنهایند که دلبسته به شهید هستند .شهید گذر زمان است نه در گذر از زمان تاریخ تولدی ندارد از زمان حضرت آدم (ع) شرع شده وتا ابد ادامه دارد پیر نمی شود موهایش سفید نمی گردد خسته نمی شود تاریخ انقضاء هم ندارد هرروز جوان تر و شاداب تر می شود هر روز شکوفه و گل می دهد هرروز شقایق دیگر تولد می نماید هر روز آبیاری می شود هر روز می خندد .شهید و شهادت واژه نیست روشنایی و غروراست خاموش نمی شود چون خاموش شدنی نیست سکوت است ترنم باران است برروی گلبرگ ها و شبنم زلال حقیقت در صبحگاه بهاری بر روی گلبرگ ها داغی است بر گلبرگ شقایق موجی است بر خاسته از اقیانوس عشق تلاطم امواج است غرش رعد وبرق است تند وتیز و سریع عظمت کوه استباوقار و صلابت و استوار.شاید چشمه ی جوشان و زلالی است که باطن ها را جلا می دهد وشاید معنایش آن شهیدی باشد که در گرمای سوزان منطقه ی فکه در اوج گرمای خرما پزان زیرآتش سنگین دشمن بدون سرپناه در عبور از کانال های آن جا با لبان تشنه وخسته کلمن پر از آب و یخ را با دست می کشانید تا به افراد جلو تر برساند جایی که ما نمی توانستیم و جرات رفتن به آن جا را نداشتیم اما او آرام و باوقار می رفت چهره ی زیبای او با عینک وپوست زیبای صورتش به گرمای سوزان خورشید لبخند می زد بی ادعا بدون تعلق خاطر به پیش می رفت و میگفت ما به تکلیف عمل می کنیم کاری به کسی نداریم که جلو تر بیاید یا نیاید هر کسی آزاداست نگاه هرروز او از رو ید یوار های مشرف به میدان امام حسین (ع) نکته ها و معانی خاصی دارد با وقار با صلابت با شکوه بی ادعا معصومانه و مظلومانه .اری شهادت لیاقت می خواهد هرکسی لیاقت و معرفت آن را ندارد .نطفه پاک خواهم که شود قابل فیضگر نه هر خشت و گلی لؤلؤ ومرجان نشودتیرها وترکش ها حساب شده عمل می کتند بایستی سره از ناسره مشخص شود باید دنیا پرستان بمانند تا بر روی دنیا صورت یک دیگر را خراش دهند باید دنیا دست به هر کاری دست بزنند باید سوار ماشین های مدل بالا شوند باید نشان ها و مدال هابه خود آویزان کنندوندانند چه کسانی این مدالها را به امانت گذاشته اند ورفته اند وباید باید باید ... .آری گلولهتانک داخل کانال کوتاه فرود آمد و گلی از گلی های بوستان عشق به آسمان ها عروج کرد و بدن بی جان او داخل کانال آرام ساکت فارغ از هر چیزی قرار گرفت شهید و شهادت معنایافت به تکلیف عمل کردن مصداق پیدا کرد هر چند من نتونستم برای جسم اوکاری بکنم .او کسی نبود جز فرمانده گردان قمر بنی هاشم(ع)شهید محمود جهان پناهگرامی باد یاد وخاطره شهید محمود جهان پناه.........ادامه دهم یا نه.........................نویسنده : شریفE-mail: abotlbz@yahoo.com